پرسش :
سلام دوستان , ما توی شناسایی هزینه های قابل قبول مالیاتی برای هزینه ی استهلاک معیار ما بهای تمام شده ی اون هست.
خب ما دستگاهی رو خریدیم و هزینه ی حملی داشته.
حالا اگر بیاییم توی هزینه های توزیع و فروش دوباره همون هزینه حمل رو بیاریم آیا درسته؟
اگه نیاریم اصل تطابق هزینه ها و درآمد ها چی میشه ؟؟؟
اگه بیاریم هم که دو بار محاسبش کردیم ؟ . ممنون
خب ما دستگاهی رو خریدیم و هزینه ی حملی داشته.
حالا اگر بیاییم توی هزینه های توزیع و فروش دوباره همون هزینه حمل رو بیاریم آیا درسته؟
اگه نیاریم اصل تطابق هزینه ها و درآمد ها چی میشه ؟؟؟
اگه بیاریم هم که دو بار محاسبش کردیم ؟ . ممنون
پاسخ :
اگر هزینه حمل را به حساب دارایی های ثابت مثلا : ماشین آلات , بدهکار کرده باشیم , یعنی به بهای تمام شده دارایی خریداری شده افزوده باشیم , دیگر نمی توانیم آن را در هزینه توزیع و فروش نیز بیاوریم .
زیرا مدرک هزینه ( اصل مدرک هزینه مثلا : بارنامه حمل ) ضمیمه سند فوق می باشد و به حساب گرفته شده و رفته است .
مثلا تنخواه گردان یا صندوقداری که آن را پرداخت کرده بوده , به ما لیست داده و پیوست لیست اصل مدارک را نیز ارائه نموده .
بنابراین وقوع چنین رخدادی محال است , مگر این که سیستم سند رسی و ذیحسابی ما مشکل جدی داشته باشد ! .
می ماند موضوع انتخاب سرفصل مناسب برای این هزینه :
اگر هزینه حمل را به حساب دارایی های ثابت مثلا : ماشین آلات , بدهکار کرده باشیم , یعنی به بهای تمام شده دارایی خریداری شده افزوده باشیم , دیگر نمی توانیم آن را در هزینه توزیع و فروش نیز بیاوریم .
زیرا مدرک هزینه ( اصل مدرک هزینه مثلا : بارنامه حمل ) ضمیمه سند فوق می باشد و به حساب گرفته شده و رفته است .
مثلا تنخواه گردان یا صندوقداری که آن را پرداخت کرده بوده , به ما لیست داده و پیوست لیست اصل مدارک را نیز ارائه نموده .
بنابراین وقوع چنین رخدادی محال است , مگر این که سیستم سند رسی و ذیحسابی ما مشکل جدی داشته باشد ! .
می ماند موضوع انتخاب سرفصل مناسب برای این هزینه :
در مورد انتخاب سرفصل مناسب , گمان می کنم تا حدودی دست حسابدار برای "تعدیل سود" در این زمینه باز است .
آشکار است که اعمال یا عدم اعمال و رعایت استاندارد های حسابداری , هنوز , برای ممیزان و حسابرسان مالیاتی مسئله چندان مهمی نیست . و با برقراری سیستم مالیات ارزش افزوده , دیگر , چندان موضوعیت ندارد .
بنابراین شاید فعلا دست حسابدار باز باشد برای :
1- انتخاب سرفصل "بهای تمام شده دارایی" و تعدیل سود سال های آینده ( به طور مثال در دوران ابتدایی بهره برداری از شرکت یا کارخانه تولیدی که سود پایین و هزینه ها بالاست ) , یا
2- انتخاب سرفصل "هزینه های سال جاری" و تعدیل سود سال جاری ( در شرایطی که سود سال جاری متورم و حباب آلود باشد ) .
آشکار است که اعمال یا عدم اعمال و رعایت استاندارد های حسابداری , هنوز , برای ممیزان و حسابرسان مالیاتی مسئله چندان مهمی نیست . و با برقراری سیستم مالیات ارزش افزوده , دیگر , چندان موضوعیت ندارد .
بنابراین شاید فعلا دست حسابدار باز باشد برای :
1- انتخاب سرفصل "بهای تمام شده دارایی" و تعدیل سود سال های آینده ( به طور مثال در دوران ابتدایی بهره برداری از شرکت یا کارخانه تولیدی که سود پایین و هزینه ها بالاست ) , یا
2- انتخاب سرفصل "هزینه های سال جاری" و تعدیل سود سال جاری ( در شرایطی که سود سال جاری متورم و حباب آلود باشد ) .