در صورتی که نتایج کار و
بازده کارکنان یا به کار گرفته شدگان در مدت زمانی که صرف انجام کار در سازمان یا
برای سازمان می نمایند ملموس و قابل اندازه گیری نباشد ، طبیعتا مدیر یا کارفرما
در ارزشیابی و تعامل با آن دچار مشکل می
شود .
در پهنه کسب و کار ما غلبه با تفکر
فیزیکی و "حجم محور" است ، مدیریت
و مالکیت بیشتر موسسات و واحدها ، نیز ، با عوامل اجرا کننده و "عملگرا" می باشد ، یعنی بجای این که مدیریت سازمان ها
به مدیران حرفه ای یا متخصص رشته مدیریت سپرده شود ، به طور مثال معمولا مدیریت شرکت پیمانکاری به یک مهندس معمار ، اداره یک کارخانه رنگرزی به مهندس
شیمی ، کارخانه فرش به بازرگان و صادر کننده فرش و دامداری به مهندس دامپروری
سپرده می شود .
هر چند این به خودی خود بد
نیست ، اما از آن جایی که این افراد بخاطر طبیعت کارشان به دنبال محصول و نتیجه ای
مشهود ، فیزیکی ، حجیم و قابل اندازه گیری می باشند ، چه بسا ، برایشان یادداشتی که
روی آن نکات مهم و اولویت های یک مجموعه (مثلا حسابداری یک شرکت تولیدی) نوشته شده
باشد ، فاقد ارزش می شود و فقط به درد این می خورد که به دست یک نفر برای پیگیری و
انجام یکایک موارد سپرده شود ! .
با غلبه این دیدگاه ، به مرور
زمان ، سازمان حسابداری شرکت ها از نیروهای به اصطلاح "کار جمع کن" انباشته می شود ، یعنی از کسانی که بطور مثال ظرف یک هفته چند خروار
فاکتور ، قبض انبار ، پته باسکول و ... را تبدیل به چندین زونکن سند حسابداری "شسته و رُفته" کرده و از روی میز جمع می کنند .
طبیعی است حسابداری که بخاطر
اندیشیدن به گسستگی های موجود بین زنجیره اطلاعاتی اش نمی تواند این کاغذ ها را به
"قبرستان زونکن" ! در فراموشخانه بایگانی
! بسپارد ، تنبل برشمرده شده یا متهم به " این
دَست و آن دَست کردن" ! می گردد .
از طرفی حسابدارانی که توان
(بخصوص علاقه) اندیشیدن به سیستم و راهکارها و نتیجه حاصل از طبقه بندی و تجمیع مبالغ
را دارند از فرط انباشته شدن فعالیت های فیزیکی که مدیران زرنگ و موفق ( آن هایی
که تا کارمند تکان می خورد به قول خودشان ده تا کار "راست روی اش می گذارند"
! ) پیشاپیش برای شان تدارک دیده و لیست کرده
اند ، حوصله و اشتیاق به این کار را بتدریج از دست می دهند .
بنابراین از فرط درگیر شدن
در کارهای "نفس گیر" و به قول حسابدارها
"استخوان خُرد کن " ! ، این عزیزان نیز نمی توانند (و به تدریج نمی خواهند)
وقتی را روی اندیشیدن به راهکارها ، روش ها ، سیستم ها ، ارتباط بین اجزای سیستم ،
دنبال کردن مسیر گردش اطلاعات ، پیدا کردن تعارض ها و تناقض ها ، عیب یابی ، یافتن
دوباره کاری ها ، تحلیل اطلاعات مالی ، صلاح و صرفه کل سازمان ، روند سود دهی ، گسست
های سازمانی ، مخاطرات ، ریسک ها ، کنترل داخلی ، ... و هزاران هزار مبحث لازم و ضروری
دیگر بگذارند .
از طرفی مدیران و "مدیر مالکان" موسسات نیز برای خودشان توجیه
های قانع کننده ای دارند :
بخاطر حاکمیت ویژگی های اقتصاد "مُحَلِّلی" بر کشور
، که باعث کاهش حاشیه سود از رهگذر افزایش
هزینه اخذ مجوز ، هدایا ، وجوهات ،
رشوه ، پول چایی ، زیر میزی ، کادو و هدایای تبلیغاتی ، پورسانت ، هزینه برگزاری
جلسات توجیهی ! برای "صاحبان مجوز و
اجازه"
، پذیرایی از مقامات قضایی و انتظامی
، هزینه های تحمیلی بخاطر دست دوم و دست چندم شدن کارها و قرارداد ها ، افزایش
هزینه های تامین مالی و نزول خواری حلال ، دولتی یا حاکمیتی ، گردیده است و هزاران دلیل دیگر ... .
شرایطی را ایجاد کرده که این
واحدها عملا در حالت بحرانی بسر برده یا از لحاظ روانی و رفتاری در حالت التهاب و بحران
می باشند .
بنابراین اندیشه و مشاوره
کردن در چنین شرایطی برای شان بیشتر کاری لوکس و تجملی بحساب می آید تا ضرورت و نیاز
.
از طرفی پست های مشاوره ای
شان نیز ممکن است توسط یا به سفارش مدیران و کارکنان بخش های دولتی و حاکمیتی اشغال
شده باشد .
بدین گونه که یا به طور تحمیلی
به این پست ها گمارده شده اند ، یا خودشان در اندیشه فردایی که شاید جناح شان سر کار
نباشد ، تصمیم گرفته باشند چند ساعتی را نیز این جا و آن جا مشاوره داده یا تدریس کنند
تا خیلی هم از قافله واقعیت و مسائل واقعی زندگی عقب نمانند .
این هزینه ها و اوضاع و احوال
، مدیران و مالکان را بیشتر بر آن می دارد که فعالیت های ستادی و تخصصی که از لحاظ
تکالیف قانونی ناگزیر از انجام آن ها می باشند (مانند گزارشات فصلی دارایی ، دفاتر
قانونی ، سامانه ارزش افزوده و ... ) را در اولویت قرار داده یا به همان ها بسنده نمایند
.
بدین ترتیب ترکیب نیروی انسانی
حاضر در شرکت ها بیشتر به سمت انباشته شدن
از نیروهای غیر متخصص یا با تحصیلات ابتدایی و در حد اپراتوری کامپیوتر متمایل می گردد
.
بطور مثال : یک نفر اپراتور
کامپیوتر که ورود اطلاعات (data entry) به دستگاه را به خوبی فراگرفته ، دستش
با صفحه کلید آشنا شده و سرعت عمل بیشری داشته باشد ، هم می تواند اسناد حسابداری را
در سیستم مالی جامع شرکت وارد کرده و هم امور کارگزینی و ورود و خروج کارکنان ، و هم
نامه های اداری را تایپ و رفع و رجوع نماید ، هم چک صادر کرده ، صندوق داری نیز بکند
! و ... .
بدین ترتیب مدیر مجموعه ،
در ظاهر خود را از استخدام کارشناس یا کارشناس ارشد حسابداری ، مدیریت ، منابع انسانی
، ... بی نیاز دانسته و ترجیح می دهد دور و بر خود را از انواع اپراتورها پُر کند
.
در برخی مکان ها ، حتی ممکن
است بخاطر تفاوت دانش بین سطوح مالکیت-مدیریت مجموعه با کارکنان آن ، ترجیح داده شود
بجای کارشناسان پر مدعا ! و صاحب نظر ، نیروی ساده (اپراتور) "حرف گوش کُن"
! و مطیع ، به کار دعوت شود ؛
ترجیح استخدام خانم ها نسبت
به آقایان در شرایط مساوی ، نیز ، تا حدودی با میزان اطاعت ، "سَربِزیری" و "حرف گوش کن" بودن خانم ها نسبت به
آقایان قابل تحلیل و توجیه می باشد .
مدیریت موسسه سنجش سپاهان
با سال ها گردآوری تجربه ، مشاهده و کار با سیستم های دولتی ، خصوصی ، تعاونی ، حکومتی
، نظامی ، غیر انتفاعی ، خیریه ، ... در گذشته بیشتر به برقراری سازوکار و سیستم های
کامپیوتری خاص برای موسسات و شرکت های
"کوچک و متوسط" (mild & medium) و صنایع
کارگاهی ( که "هزینه" و "کاهش هزینه" ، کوچک بودن ، "جمع و جور" بودن و در عین حال "کارآمد" بودن در آن حرف اول را می
زند ) اشتغال داشت .
حاصل آن طراحی ، برنامه نویسی
، نصب و راه اندازی نرم افزارهایی کوچک و ساده با کارآیی بسیار و جامع بود که ، در
دوران رواج سیستم عامل داس dos ، در ده ها شرکت و کارگاه کشور نصب گردیده و با وجود
پیشرفت سریع تکنولوژی و جایگزینی سیستم عامل داس dos با ویندوز windows ، برخی ( بخاطر کارآمدی ) ، هنوز
، در حال استفاده و بهره برداری می باشند .
در بعضی موارد کلیه احتیاجات
و نیازمندی های اداری و حسابداری یک مجموعه (از برنامه ریزی و محاسبات تولید گرفته
تا تنظیم حساب دفاتر قانونی و ... ) با استفاده از یک دستگاه رایانه که نرم افزار ساده
اما جامع موسسه سنجش سپاهان روی آن نصب شده بود و با بهره گیری از یک نفر اپراتور ،
و کاربرد راهکارهای ساده و خلاصه سازی شده ، مرتفع می گردید .
اینک ، نیز ، با درک شرایط
روز و نیاز شرکت ها ، با توجه به شرایط فعلی
و بحران فراگیری که مجموع صنایع و موسسات کشور را فرا گرفته وظیفه خود می داند برای
کمک به آن ها برای باقی ماندن در این شرایط
، و برون رفتن از این بحران ، در راستای تزریق فکر ، تکنولوژی ، مشاوره ، نظارت و کنترل
از راه دور به گونه دیگری خدمات خویش را عرضه نماید .
بدین لحاظ برنامه آتی این
موسسه پیرامون برقراری سازوکار بهره برداری
از تکنولوژی مخابراتی و اینترنتی برای رساندن خدمات فوق به مشتریان ، همراهان و هموندان
موسسه با نازل ترین قیمت و تحمیل کم ترین هزینه با بهره گیری از رایج ترین امکانات
و سخت افزار و با استفاده از زیرساخت های موجود می باشد .
مدیر عامل
: احمد نورمحمدی آبادچی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر