امروز در سایت "بازده" مطلب زیر در مورد : "12 روش مورد استفادهی افراد موفق، در برخورد با افراد زهرآلود " را می خواندم .
گمان کنم در فضای "کسب و کار" کسانی که باعث شکست خوردن طرح های جدید مانند ارتقا سیستم ها ، راه اندازی نرم افزار و سازوکار جدید ، افزایش بهره وری و ... می شوند را افراد زهر آلود می نامند .
شاید در برخورد اول تصور کنیم افراد زهرآلود موضوع مقاله ، اشخاصی غیر مطلع ، کم هوش ، ناآگاه ، ناوارد و یا دارای این قبیل ویژگی های منفی باشند ؟
اما بر اساس تجربیات عملی در محیط های سازمانی به این نتیجه می رسیم که چنین نیست و اتفاقا افرادی با هوش و مطلع از چگونگی فرآیند ها و سازوکار ها در یک مجموعه بسته به چگونگی کاربرد این استعداد ها در جهت پیشبرد اهداف می توانند کارکرد زهرآلود داشته باشند .
افرادی که به جای متمرکز شدن روی روش های رسیدن به هدف و انجام وظایف ، و بدون در نظر گرفتن و تحلیل هزینه-فایده و شرایط انجام کار ، بر روی نقاط ضعف یک پروژه متمرکز می شوند ( در شرایطی که امکان بازبینی و تعویض طرح وجود ندارد ) ، می توانند کارکرد زهرآلود داشته باشند .
تصور کنید در چند روز پایانی سال در فرصت چند روزه غیر قابل تمدید یا تجدیدِ انبارگردانی و شمارش موجودی ها ، در شرکتی که تاکنون :
برنامه انبارگردانی نداشته است ،
و هیچ برنامه دیگر ،
بودجه ای برای ورود اشخاص دیگر ،
یا فرصتی برای تمدید و بازنگری در روش های انجام این انبارگردانی ، وجود ندارد .
با هوش ترین فرد مجموعه ، حاضر در جلسه هماهنگی ، با این تصور که "از او انتظار می رود حداقل یکی دو تا از نقاط ضعف یا قوت برنامه جدید را گوشزد نماید" ، با برجسته کردن نقاط ضعف برنامه انبارگردانی آن را دچار شکست خواهد کرد ! .
روشن است که برای یکی دو موضوع حاشیه ای قابل چشم پوشی ممکن است سامان دهی سیستم خرید و انبارداری مجموعه یک سال به تعویق افتد .
بنابراین در تشخیص زهرآلود بودن یا نبودن رفتار سازمانی افراد در محیط کسب و کار "معطوف به نتیجه بودنِ" رفتار و "شرایط محیطی" نقش اساسی بازی می کنند .
گمان کنم در فضای "کسب و کار" کسانی که باعث شکست خوردن طرح های جدید مانند ارتقا سیستم ها ، راه اندازی نرم افزار و سازوکار جدید ، افزایش بهره وری و ... می شوند را افراد زهر آلود می نامند .
شاید در برخورد اول تصور کنیم افراد زهرآلود موضوع مقاله ، اشخاصی غیر مطلع ، کم هوش ، ناآگاه ، ناوارد و یا دارای این قبیل ویژگی های منفی باشند ؟
اما بر اساس تجربیات عملی در محیط های سازمانی به این نتیجه می رسیم که چنین نیست و اتفاقا افرادی با هوش و مطلع از چگونگی فرآیند ها و سازوکار ها در یک مجموعه بسته به چگونگی کاربرد این استعداد ها در جهت پیشبرد اهداف می توانند کارکرد زهرآلود داشته باشند .
افرادی که به جای متمرکز شدن روی روش های رسیدن به هدف و انجام وظایف ، و بدون در نظر گرفتن و تحلیل هزینه-فایده و شرایط انجام کار ، بر روی نقاط ضعف یک پروژه متمرکز می شوند ( در شرایطی که امکان بازبینی و تعویض طرح وجود ندارد ) ، می توانند کارکرد زهرآلود داشته باشند .
تصور کنید در چند روز پایانی سال در فرصت چند روزه غیر قابل تمدید یا تجدیدِ انبارگردانی و شمارش موجودی ها ، در شرکتی که تاکنون :
برنامه انبارگردانی نداشته است ،
و هیچ برنامه دیگر ،
بودجه ای برای ورود اشخاص دیگر ،
یا فرصتی برای تمدید و بازنگری در روش های انجام این انبارگردانی ، وجود ندارد .
با هوش ترین فرد مجموعه ، حاضر در جلسه هماهنگی ، با این تصور که "از او انتظار می رود حداقل یکی دو تا از نقاط ضعف یا قوت برنامه جدید را گوشزد نماید" ، با برجسته کردن نقاط ضعف برنامه انبارگردانی آن را دچار شکست خواهد کرد ! .
روشن است که برای یکی دو موضوع حاشیه ای قابل چشم پوشی ممکن است سامان دهی سیستم خرید و انبارداری مجموعه یک سال به تعویق افتد .
بنابراین در تشخیص زهرآلود بودن یا نبودن رفتار سازمانی افراد در محیط کسب و کار "معطوف به نتیجه بودنِ" رفتار و "شرایط محیطی" نقش اساسی بازی می کنند .
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر