۱۳۹۴ آبان ۲۰, چهارشنبه

شناخت مسئله و تهیه برنامه کار رایگان ! .

سرفصل روابط نادرست در فضای کسب و کار  : 

       شناخت مسئله و تهیه برنامه کاری  رایگان با تظاهر به واگذاری کار


در فرهنگ ما ( به دلیل سبک تفکر مکانیکی  ironic ) سیر مراحل و گام هایی  که به تشخیص و شناخت مسئله , و راهکارهای حل آن منتهی می گردد "کـــــار"  محسوب نمی گردد ، معمولا از این مراحل ، بیشتر ، به "گفتگو کردن" ، "صحبت کردن" ، یا "حرف زدن" ، یاد می کنند . 
مانند این که : بیماری که به پزشک متخصصی مراجعه نموده است ممکن است در بازگشت ، رخدادهای جلسه تشخیصی درمانی را  چنین گزارش کند  : "این جلسه فقط حرف زدیم کاری برای ام انجام نداد" ! . 
آشکار است که چنین سبک تفکری در محیط های کسب و کار نیز مسئله ساز می شود .

برخی فعالان اقتصادی ، کارآفرینان ، صاحبان کسب و کار ، بازرگانان  ، مدیران اجرایی شرکت ها  :
به دریافت راهکار و برنامه انجام کار و لیست های انجام کار  رایگان عادت کرده اند . 
انتظار دارند برای تشخیص مسئله و مشکل شان و این که چه کاری قرار است و بایست انجام شود ، 
این که بهترین راهکار چیست ؟ 
وجهی پرداخت نکنند ، هزینه ای نداشته باشند ! . 
به تصور این دسته از صاحب کارها : تنها برای حل مسئله یا تنها برای انجام کاری که بایستی و لازم است انجام شود ، ناگزیر ، بایستی وجهی پرداخت شده ، فردی به خدمت گرفته شده یا قراردادی منعقد گردد . 
به باور و عادت این صاحب کارها یا مدیران : برای شناخت مسئله شان و پیدا کردن بهترین راهکار از میان راهکارهای موجود نبایستی هزینه کرد . 
بلکه ، صرفا با ارجاع موضوع به انجام دهندگان آن از میان پیشنهادهای آنان سعی می کنند علاوه بر تشخیص دقیق مسئله ، مناسب ترین قیمت برای رفع و رجوع کردن مسئله را پیدا کرده و به یکباره سروته کار را جمع کنند ! . 
مدیرانی که هنوز خودشان مسئله و مشکل شان را بدرستی تشخیص نداده از کارکنان یا طرف قراردادهای شان انتظار ارائه برنامه دارند در  همین دسته جای می گیرند . 
ضمن این که "مطالبه برنامه" در فرهنگ ما  نوعی روشنفکری و کاردانی به حساب می آید ، لیکن انتظار شناخت رایگان مسئله ، البته ، نوعی توقع بی جاست ! . 
امروزه که کارها بیشتر به سمت برون سپاری و مقاطه کاری پیش می رود ، بیش تر با صاحب کارانی که قصد ارجاع کار  به مقاطعه کار دارند ، روبرو شده یا خواهید شد .

مدیرانی که همه ساله مدیران میانی خود را ( صرف نظر از  قطع رابطه کاری و برقراری مجدد آن پس از چند ماه وقفه که روش معمول برخی می باشد  ) تعویض می نمایند می توانند در این دسته جای گیرند . 
شاید با واحد های تجاری یا تولیدی زیادی برخورد کرده باشید که هر چند ماه یکبار حسابدار (رئیس حسابداری یا مدیر مالی ) شان را تعویض می کنند ولی هنوز سیستم بهای تمام شده محصولات شان استقرار نیافته باشد .  
مسئله می تواند این گونه باشد که اساسا استقرار سیستم بهای تمام شده از اختیار و حیطه حسابداری موسسه به تنهایی خارج است ، لیکن مدیر ( بیشتر مدیر مالک ) مجموعه بدون شناخت و دقت کردن در زمینه های عدم استقرار سیستم ،  دایم دست در گزینش حسابدار صنعتی جدید دارد . 

این قبیل مدیران همواره دست اندر کار گزینش نیروی جدید هستند . 
مصاحبه با نیروی انسانی ای که نه برای گزینش و مصاحبه قطعی به محل شرکت دعوت شده اند بلکه برای طرح مشکل و معضل و شنیدن راهکارها از زبان وی (طرف مشاوره واقع شدن ) بدانجا دعوت شده اند . 
یا شاید مدام درخواست ارائه برنامه و لیست انجام کار از مقاطعه کاران دارند ( که البته معمولا کمتر منجر به انعقاد قرارداد و ایجاد رابطه کاری مشخصی می گردد ) .
راه حل : 
مکاتبه ای ، نوشتاری و مکتوب کردن گفتگو های کاری یکی از راه های شناخت و افشای این گونه ناهنجاری های روابط انسانی محیط های کسب و کار می باشد . 
در صورتی که از چنین مدیرانی درخواست کنید مسئله کاری شان را به صورت مکتوب ارائه نمایند ،  متوجه خواهید شد طرف مقابل اساسا برداشت درستی از مسئله خویش ندارد .
در خواست ارائه استعلام قیمت مکتوب از صاحب کار ، نیز ، وی را ناگزیر می سازد در درجه اول با مسئله خود با نگاهی پرسش گرانه روبرو شود . 
ارجاع تنظیم قرارداد فیمابین به خود صاحب کار .
...    

البته این ریسک وجود دارد که در این بازار کار خراب ، ارجاع دهنده کار ، کارش را نزد دیگران ببرد . 
شاید وجود چنین فرهنگ و روابطی باعث شده است بسیاری ارائه کنندگان خدمات اداری مالی عبارت "مشاوره رایگان" را در آگهی های شان  جای دهند . 
آشکار است که فرآیند "مشاوره رایگان"  همان گام های ابتدایی شناخت دقیق و افتراقی مسئله و راهکار انجام آن می باشد .

۱۳۹۴ آبان ۱۰, یکشنبه

اختلال وسواس "تیک کردن"

نوعی اختلال رفتاری و وسواسی ( وسواس حرفه ای ، شغلی ) در میان کارکنان رشته های حسابداری و حسابرسی مشاهده می گردد که من آن را وسواس " تیک کردن" ! نام نهاده ام .
در این نوع اختلال عصبی-رفتاری ، حسابدار یا حسابرس اگر شده باشد از روی لیست واحدی یک بار رونویسی یا رونوشت برداری کرده و سپس همان رونوشت تازه برداشته شده را با اصل سند تیک و عطف متقابل نماید این کار را انجام می دهد تا اندکی آرامش یابد ! .
صرفا و تنها با عطف شدن یکایک اقلام مندرج در دو لیست شاید اندکی آرامش  یابد .
البته روش های عطف گذاری و عطف کاربرگ ها در حسابرسی ، خود ، حرفه و هنری جداگانه به حساب می آید و برای یادگیری آن روزها و ساعت ها بایستی وقت صرف نمود ؛ آن چه مورد نظر می باشد عطف ساده دو صورتحساب از یک موضوع مالی محاسباتی می باشد که توسط دو مرجع تهیه شده باشد .
مانند این که فروشنده ، همواره ،  از گردش حساب خود با خریدار سیاهه ای بر می دارد و خریدار نیز به همین ترتیب ، هنگام تسویه حساب و مطابقت معاملات با یکدیگر معمولا حسابداران دو طرف معامله ، یکایک اقلام مندرج در لیست را با یکدیگر مقابله کرده تا از درست بودن ثبت و طبقه بندی هر رخداد مالی ( داد و ستد ، خرید ، فروش ، دریافت پرداخت و ... ) اطمینان حاصل نمایند .

گاه این عمل ( چک کردن ، عطف متقابل دو صورتحساب به یکدیگر ) برای حسابدار ، ممیز ، ذی حساب ، مدیر مالی ، مادر خرج ، یا مدیر صادر کننده مجوز پرداخت یک صورتحساب در یک واحد اقتصادی ، جانشین و جایگزین سایر کنترل ها و رسیدگی های ضروری می گردد .
یعنی تیک کردن اقلام ممکن است جای خالی :
استعلام قیمت از مراکز عرضه و توزیع متفاوت ، 
جمع زدن اقلام و کنترل محاسبات ، 
بررسی های فنی و مهندسی ، 
ردیابی و کنترل ترتیب و توالی مدارک و پیوست های مستند رخداد مالی ، ... 
را در ذهن کادر مالی-حسابداری مورد نظر ، پـُـر کند .
از آن جایی که مشاغل حسابداری ، حسابرسی و در مجموع فعالیت های اداری-مالی  بنا به ماهیت آن و سروکار داشتن با وجه نقد و سود یا زیان دارای استرس و حساسیت خاص می باشد ، از دیگر سوی ، کاربرد تکنولوژی جدید در پردازش اطلاعات و انجام محاسبات ممکن است باعث برهم خوردن تعادل ذهنی برخی کارکنان این رشته ( تا موقعی که با روش های جدید خو نگرفته باشند ) شده باشد ، انواع اختلالات عصبی-رفتاری ناشی از شغل و وظیفه ، در این حرفه ها به فراوانی مشاهده می گردد . 
شاید در گذشته نه چندان دور مشاهده کرده باشید همکارانی را که  خود را ناگزیر ( اجبار ) می دیدند هر پرینت گرفته شده از نرم افزارهای مالی اداری را دوباره با ماشین حساب خود یا به صورت دستی جمع زده و جمع آن را نیز ، برای اطمینان بیشتر و محکم کاری ! ، با دست خط خود در زیر اضافه نمایند ! . 
برخی نیز نسبت به روش ها و راهکارهای جدید واکنش رفتاری نامناسب نشان داده و بطور مثال با نوشتن جمع ارقام به حروف سیاق ! ، بی اعتمادی خود به سیستم شمارش و نگاهداری حساب دهدهی (  8،9،...،2، 1 ) را  نشان می دادند .