سرفصل روابط نادرست در فضای کسب و کار :
شناخت مسئله و تهیه برنامه کاری رایگان با تظاهر به واگذاری کار .
در فرهنگ ما ( به دلیل سبک تفکر مکانیکی ironic ) سیر مراحل و گام هایی که به
تشخیص و شناخت مسئله , و راهکارهای حل آن منتهی می گردد "کـــــار" محسوب نمی گردد ، معمولا از این
مراحل ، بیشتر ، به "گفتگو کردن" ، "صحبت کردن" ، یا "حرف زدن" ، یاد می کنند
.
مانند این که : بیماری که به پزشک متخصصی مراجعه نموده است ممکن
است در بازگشت ، رخدادهای جلسه تشخیصی درمانی را چنین گزارش کند : "این
جلسه فقط حرف زدیم کاری برای ام انجام نداد" ! .
آشکار است که چنین سبک تفکری در محیط های کسب و کار نیز مسئله ساز می شود .
برخی فعالان اقتصادی ، کارآفرینان ، صاحبان کسب و کار ، بازرگانان ، مدیران اجرایی شرکت ها :
به دریافت راهکار و برنامه انجام کار و لیست های انجام کار رایگان عادت کرده اند .
انتظار دارند برای تشخیص مسئله و مشکل شان و این که چه کاری قرار است و بایست انجام شود ،
این که بهترین راهکار چیست ؟
وجهی پرداخت نکنند ، هزینه ای نداشته باشند ! .
به
تصور این دسته از صاحب کارها : تنها برای حل مسئله یا تنها برای انجام
کاری که بایستی و لازم است انجام شود ، ناگزیر ، بایستی وجهی پرداخت شده ، فردی به
خدمت گرفته شده یا قراردادی منعقد گردد .
به باور و عادت این صاحب
کارها یا مدیران : برای شناخت مسئله شان و پیدا کردن بهترین راهکار از میان
راهکارهای موجود نبایستی هزینه کرد .
بلکه ، صرفا با ارجاع موضوع به انجام
دهندگان آن از میان پیشنهادهای آنان سعی می کنند علاوه بر تشخیص دقیق مسئله ، مناسب ترین قیمت برای رفع و رجوع کردن مسئله را پیدا کرده و به یکباره
سروته کار را جمع کنند ! .
مدیرانی که هنوز خودشان مسئله و مشکل شان
را بدرستی تشخیص نداده از کارکنان یا طرف قراردادهای شان انتظار ارائه
برنامه دارند در همین دسته جای می گیرند .
ضمن این که "مطالبه
برنامه" در فرهنگ ما نوعی روشنفکری و کاردانی به حساب می آید ، لیکن انتظار
شناخت رایگان مسئله ، البته ، نوعی توقع بی جاست ! .
امروزه که
کارها بیشتر به سمت برون سپاری و مقاطه کاری پیش می رود ، بیش تر
با صاحب کارانی که قصد ارجاع کار به مقاطعه کار دارند ، روبرو شده یا خواهید شد .
مدیرانی
که همه ساله مدیران میانی خود را ( صرف نظر از قطع رابطه کاری و برقراری
مجدد آن پس از چند ماه وقفه که روش معمول برخی می باشد ) تعویض می نمایند
می توانند در این دسته جای گیرند .
شاید با واحد های تجاری یا تولیدی
زیادی برخورد کرده باشید که هر چند ماه یکبار حسابدار (رئیس حسابداری یا
مدیر مالی ) شان را تعویض می کنند ولی هنوز سیستم بهای تمام شده محصولات
شان استقرار نیافته باشد .
مسئله می تواند این گونه باشد که اساسا
استقرار سیستم بهای تمام شده از اختیار و حیطه حسابداری موسسه به تنهایی
خارج است ، لیکن مدیر ( بیشتر مدیر مالک ) مجموعه بدون شناخت و دقت کردن در زمینه های عدم استقرار سیستم ، دایم دست در گزینش حسابدار صنعتی جدید دارد .
این
قبیل مدیران همواره دست اندر کار گزینش نیروی جدید هستند .
مصاحبه با نیروی انسانی ای که
نه برای گزینش و مصاحبه قطعی به محل شرکت دعوت شده اند بلکه برای طرح مشکل و
معضل و شنیدن راهکارها از زبان وی (طرف مشاوره واقع شدن ) بدانجا دعوت شده اند .
یا
شاید مدام درخواست ارائه برنامه و لیست انجام کار از مقاطعه کاران دارند ( که
البته معمولا کمتر منجر به انعقاد قرارداد و ایجاد رابطه کاری مشخصی می
گردد ) .
راه حل :
مکاتبه ای ، نوشتاری و مکتوب کردن گفتگو
های کاری یکی از راه های شناخت و افشای این گونه ناهنجاری های روابط انسانی
محیط های کسب و کار می باشد .
در صورتی که از چنین مدیرانی درخواست کنید مسئله کاری شان را به صورت مکتوب ارائه نمایند ، متوجه خواهید شد طرف مقابل اساسا برداشت درستی از مسئله خویش ندارد .
در خواست ارائه استعلام قیمت مکتوب از صاحب کار ، نیز ، وی را ناگزیر می سازد در درجه اول با مسئله خود با نگاهی پرسش گرانه روبرو شود .
ارجاع تنظیم قرارداد فیمابین به خود صاحب کار .
...
البته این ریسک وجود دارد که در این بازار کار خراب ، ارجاع دهنده کار ، کارش را نزد دیگران ببرد .
شاید وجود چنین فرهنگ و روابطی باعث شده است بسیاری ارائه کنندگان خدمات اداری مالی عبارت "مشاوره رایگان" را در آگهی های شان جای دهند .
آشکار است که فرآیند "مشاوره رایگان" همان گام های ابتدایی شناخت دقیق و افتراقی مسئله و راهکار انجام آن می باشد .
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر