۱۳۹۴ اسفند ۱۱, سه‌شنبه

ارتباطات درون سازمانی و روان شناسی اجتماعی

تبادل اطلاعات حرفه ای و رابطه کاری در محیط های اداری و سازمانی هم چون سایر روابط انسانی در جامعه ما از جنبه های گوناگون دچار اختلال می باشد . 
دو راهکاری که امروزه به کارگیری آن ها در محیط های سازمانی و کسب و کار ضروری به چشم می آید و خواه ناخواه ، دیر یا زود ، به خودی خود ، گسترش هنگفتی خواهد یافت  لزوم کاربرد یافته های روان شناختی و به کارگیری سایت های اجتماعی و سامانه های ارتباط جمعی در محیط های سازمانی  ، ایستگاه های کاری و فضای کسب و کار می باشد  .
بدون در نظر گرفتن مطالعات خاصی در این زمینه و یا بدون استناد به یافته های علمی رسمی قابل اتکا می توان این گونه تحلیل کرد که :
شاید به دلیل قرار گرفتن در موقعیت رودررویی و نیز بخاطر خصومت های بیشماری که در روان ما ایرانیان به ویژه پس از انقلاب ، افزایش تقابل منافع ، و کشمکش های سیاسی اخیر تجمع یافته است و خصومت دیرینه بین کارگر و کارفرما و اقتضای منافع طرفین ، تشدید رقابت های شغلی بین دو نیروی کار هم سطح و صد ها دلیل منطقی دیگر ، خواه ناخواه ، گریزی از تحت تاثیر قرار گرفتن روابط بین همکاران و حاضران در یک محیط کاری نمی باشد ، لیکن چنانچه همکاران ، هر یک ، خود را با یک سامانه و تنها نام کاربری طرف مقابل رودررو ببینند به میزان قابل توجهی از تاثیر این عوامل کاسته شده و از سوی دیگر اثرات نوستالژیک مثبت کاربرد این سامانه ها در روابط خانوادگی ، عاشقانه و دوستانه در زندگی خصوصی افراد به بهبود روابط افراد دو سوی سامانه ارتباطی یاری می رساند .

نتیجه چنین کاربردی بهبود رفتار و روابط شغلی و حرفه ای همکاران و سایر افراد درگیر در یک فرآیند اجرایی می باشد و بالمآل افزایش بهره وری و کارآیی که مطلوب مدیر و کارفرما و حتی خود نیروی کار می باشد خواهد بود . 
از طرف دیگر مستند سازی مذاکرات و تبادل نظرها و تصمیم گیری های حرفه ای و فنی به خودی خود و بدون این که نیروی کار ناگزیر از پر کردن فرم ها ، پرسشنامه ها ، جداول و کاربرگ های ملال آور و خسته کننده شود ، صورت می پذیرد . 
در برخی موسسات مدیران یا مدیر مالکان برای اطلاع از ذهنیت کارکنان در هر تیم کاری یکی دو نفر را به عنوان های تمسخر آمیز مانند کنترل کیفی حسابداری ، کنترل آماری تولید ، کنترل کیفیت خزانه ! ، مسئول هماهنگی با ... ، نماینده مدیر عامل ، نماینده ... ،  و ده ها عنوان دیگر جای می دهند . 
حال آن که این عناوین  خوشایند کارکنان نیست و فردی که به این سمت من درآوردی منصوب گردیده وظیفه ای جز گزارش به مدیریتی که به هر حال در آن واحد نمی تواند همه جا باشد ندارد و به تدریج در میان سایر کارکنان به عنوان یک خبرچین یا چشم و گوش و گاهی زبان مدیریت شناسایی و (شاید) بایکوت می گردد  . 
 از سوی دیگر بسته به حجم و سیستم کار ، درخواست پر کردن فرم ها و گزارشات نیز معمولا به جایی نمی رسد یا اگر هم کارکنان ناگزیر از پیروی دستور شوند همان گونه که در یادداشت جفت و جور نوشتم به تدریج گزارشاتی از هر حیث بی نقص و روتین به دست مدیر خواهد رسید که مایه گمراه شدن وی و توهم چرخش درست امور می گردد و عواقب مناسبی ندارد .  
ولی بیشتر کارکنان ، با ارائه این اطلاعات در ضمن کار با نرم افزارها و سامانه ها و به طور کلی وقتی طرف شان ماشین و سیستم باشد مشکلی ندارند و باعث تحریک و واکنش ناخواسته و نادرست آن ها نمی گردد . 
افزون بر این : برقراری ارتباط برخط با کارکنان و میان کارکنان با یکدیگر و با مدیران واسط و مدیران عالی سازمان ، امکان تعبیر و تفسیر شخصی از رفتار شغلی کارکنان توسط خبرچین ها را کاهش داده امنیت شغلی و آرامش روانی برای کارکنان به بار می آورد و ضمن این که مدیر و یا مدیران در هر لحظه از جریان پیشرفت کار ، گفتگو ها و تماس های شغلی و فرآیند چرخش امور به هنگام مطلع شده و حتی می توانند در آن دخالت و هدایت مثبت داشته باشند . اتفاقا در بسیاری سازمان ها و بخصوص شرکت های کوچک و با مدیریت متمرکز ( معمولا اداره کار توسط مدیر مالک صورت می پذیرد ) بیشتر کارکنان علاقه مند هستند که ارتباط آنلاین ( برخط ) با مدیر داشته یا گزارش کارشان به صورت برخط در اختیار وی قرار گیرد تا خیال شان از دخل و تصرف همکار دیگر درگزارش نتیجه و چگونگی تلاش شان برای سازمان آسوده گردد . 
زیرا به احتمال زیاد رقابت های شغلی و چشم و هم چشمی و مقایسه دایمی و برانداز کردن یکدیگر (از عادات فرهنگی ایرانیان ) باعث شده که رقیب بالقوه و بالفعلی برای یکدیگر باشند  .


به تازگی  مطالعات جدید روانشناختی  نتیجه داده است : در برخی افراد  "مخالفت با دیگران" ( ابراز نظر متفاوت خودشان ) می تواند سرچشمه برهم خوردن تعادل روانی  گردد .
زیرا ناحیه ای در مغز که ناهماهنگی (عدم هارمونی)  را درک می کند همزمان باعث تجربه احساسات ناخوشایند می گردد .
 بدین خاطر شاید بیشتر ترجیح می دهند که با یکدیگر ( دست کم در حالت رودررو ) مخالفت نکنند .
این واقعیت نوروسایکولوژیک ( عصبی-روانشناختی ) می تواند تاثیرات مهمی بر روابط بین انسان ها در زندگی اجتماعی داشته باشد .
اما در زمینه روابط شغلی و سازمانی همین اندازه شناخت این واقعیت می تواند ما را به فراهم ساختن شرایطی برای تسهیل در تبادل اطلاعات ، نظرات ، سلایق فنی و حرفه ای رهنمون گردد .  
در یک تیم کاری فرد زیردست ممکن است در حالت رودررو و چهره به چهره در حین داشتن تماس چشمی نتواند به راحتی و آسودگی خاطر نظر فنی خودش را ابراز نموده و به طور مثال با تصمیم نادرست سرپرست قسمت مخالفت نماید ، حال آن که معمولا به صورت تلفنی یا سایت های اجتماعی  معمولا فرد در چنین محذورات و تنگناهای روانی عاطفی احساسی قرار ندارد یا کمتر دچار احساس ناگواری از این بابت می گردد .
بنابراین علاوه بر تجربیات و دلایل ناشی از تجربیات حرفه ای شخصی ، نتایج این گونه مطالعات نیز بیانگر موثر بودن روش پیشنهادی برای سامان دادن به روابط سازمانی با کاربرد سایت های اجتماعی یا سامانه هایی با همان کارکرد می باشد .
یافته های جدید در این رابطه :
مفاهیمی مانند  :       http://socialpsychonline.com/2016/03/road-trip-psychology-friendship/
 و     mere exposure effect
    ناظر بر همین ارتباطات بین انسان ها در جامعه بوده و برای یافتن راهی به منظور روان تر ساختن امکان ارتباط بین آن ها دنبال شده است .